پنجشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۷، ۰۸:۵۴ ب.ظ
شعر عاشقانه(جدید)
کیستم من دردمند ناتوانی
اسیری ، خسته ای ، افسرده جانی
تذروی آِشیان بر باد رفته
به دام افتاده ای از یاد رفته
دلم بیمار و لب خاموش و رخ زرد
همه سوز و همه داغ و همه درد
بود آسان علاج درد بیمار
چو دل بیمار شد مشکل شود کار
نه دمسازی که با وی راز بگویم
نه یاری تا غم دل باز گویم
درین محفل چو من حسرت کشی نیست
به سوز سینه من آتشی نیست …